بعد سياسى و احياى عاشورا از منظر فقه(6)
بعد سياسى و احياى عاشورا از منظر فقه(6)
آداب زيارت
1. غسل پيش از ورود به حرم. 2. ايستادن بر آستان حرم و خواندن دعا و طلب اذن ورود. 3. نزديك ضريح ايستادن، در صورت امكان. 4. رو به ضريح و پشت به قبله ايستادن، بههنگام خواندن زيارت. 5. سپس دست به قبر گذاشتن. 6. بالاى سر ايستادن. 7. خواندنزيارتهاى مأثور (آنچه از ائمه(ع) رسيده است). 8. خواندن دو ركعت نماز زيارت. 9.طلب حاجت پس از نماز. 10. خواندن مقدارى قرآن و هديه كردن ثواب آن به امام. 11.احسان و احترام به خادمان 12. خواندن دعاى وداع، در آخرين زيارت. 13. صدقه دادن.
آنچه بيان شد، برخى از آداب زيارت است كه رعايت آنها معنويت زيارت رابيشترمىكند.
اقسام زيارت سيدالشهدا(ع)
ه. آب
واژه «آب» در حادثه عاشورا، نقشآفرين و يادآور صحنههاى تلخ و شيرين فراوانىاست؛ زيرا با شنيدن لفظ آب، گاهى شنونده به ياد لب تشنه سيدالشهدا(ع) و ياران باوفايشمىافتد، گاهى به ياد ايثار و فداكارى قمر بنىهاشم، سقاى لشكر، و گاهى به ياد فرياد«العطش» كودكان. از سوى ديگر با شنيدن اين كلمه به ياد بزرگوارى و جوانمردى امامحسين(ع) در سيراب كردن سپاه تشنه دشمن مىافتد.
در هر صورت، مسأله آب در فرهنگ عاشورا از جهات گوناگون، يادآور نهايت شقاوتو بىرحمى سپاه دشمن و مظلوميت امام حسين(ع) و ياران باوفايش است. از اين رو، آب،موضوع برخى از احكام شرعى شده است؛ مانند استحباب ياد امام حسين(ع) پس از نوشيدنآب، غسل با آب فرات و برداشتن كام نوزاد با آب فرات.
بىشك، مهمترين فلسفه و حكمت اين احكام، يادآورى صحنههاى گوناگون واقعهعاشورا و حفظ و استمرار آن است.
1. استحباب ياد حسين(ع) به هنگام نوشيدن آب
«انى ماشربت ماءً بارداً اِلّا و ذكرتُ الحسين»؛
[94]
يعنى من هيچگاه آب سردى را ننوشيدم، مگر اينكه حسين را ياد كردم.
ابن قولويه بابى را باعنوان «ثواب فى شرب الماء و ذكر الحسين و لعن قاتله»
[95] گشودهاست و در آن، همين روايت داود رقى را با اندكى اختلاف در مضمون، در آن نقل كرده است:
«عن داود الرقى قال كنت عند ابى عبدالله(ع) اذا استسقى الماء... فما من عبد شرب الماءفذكر الحسين(ع) و لعن قاتله الاكتب الله له مأة الف حسنة و حط عنه مأة الف سيئة و رفع له مأئة الف درجة و كانما اعتق مائة الف نسمة...»؛
[96]
يعنى داود رقى مىگويد: در محضر امام صادق(ع) بودم، چون آب نوشيد... (فرمود) هيچبندهاى از بندگان خدا نيست كه پس از نوشيدن آب، حسين(ع) را ياد و قاتلش را نفرين كندمگر اينكه خداوند برايش صدهزار حسنه بنويسد و صدهزار بدى را محو سازد و صدهزاردرجه به او بدهد و مانند آن باشد كه صدهزار بنده را در راه خدا آزاد كرده است.
روايات و سيره عملى ائمه، بهويژه امام سجاد(ع) نشانگر اهميت اين مسأله است. درسيره و زندگى امام سجاد(ع) آمده است كه آن حضرت، هرگاه نگاهش به آب مىافتاد، اشكشجارى مىشد و مىفرمود:
«قتل ابن رسول الله عطشاناً»؛
[97] يعنى فرزند رسول خدا تشنه كشته شد.
و يا هر گاه قصابى را مىديد كه مىخواهد گوسفندى را ذبح كند، مىفرمود:«آيا او را آبدادهايد؟ او را آب دهيد». سپس مىفرمود:«پدرم را با لب تشنه شهيد كردند».
در هر صورت، با توجه به وعدهاى كه در اين روايات داده شده، مىتوان گفت كه ياد امامحسين(ع) پس از نوشيدن آب مستحب است و بىشك از جمله حكمتهاى اين حكم، زندهنگهداشتن نهضت عاشورا است.
2. نوشيدن از آب فرات
«عن ابى الجارود، عن ابىجعفر عليهالسلام قال: لوان بيننا و بين الفرات كذا و كذا ميلاً لذهبنااليه و استشفينا به»؛
[98]
يعنى امام باقر(ع) مىفرمايد: اگر ميان ما و آب فرات، فاصله زيادى نيز باشد، هر آينه به آنجامىرويم و با آب فرات، طلب شفا مىكنيم.
همانگونه كه بيان شد، روايات دراين باره فراوان است. بى گمان، ارزش دادن و اهتمامائمه اطهار(ع) به فرات، بعد سياسى داشته است و آنان با ترغيب و تشويق به توجه آبفرات،خواستهاند خاطرات فرات و ستمهايى كه در سرزمين كربلا به اهلبيت شده است
رازنده نگه دارند.
3. برداشتن كام نوزاد با آب فرات
روايات در اين باره فراوان است؛ از جمله:
عن ابى بصير، عن ابى عبدالله(ع) قال: نهران مؤمنان و نهران كافران نهران كافران. نهر بلخ ودجلة و المؤمنان نيل مصر و الفرات فحنكوا اولادكم بماء الفرات»؛
[99]
يعنى امام صادق(ع) مىفرمايد: دو نهر مؤمن و دو نهر كافرند. دو نهر كافر، عبارت از نهر بلخاست و دجله و دو نهر مؤمن، نيل مصر است و فرات. پس كام نوزادانتان را با آب فرات برداريد.
فقها نيز يكى از مستحبات را برداشتن كام نوزادان با آب فرات دانستهاند. محققحلىمىفرمايد:
«مستحب است كام نوزادان را با آب فرات و تربت سيدالشهدا بردارند».
[100]
شيخ انصارى نيز همين مطلب را فرموده است.
[101]
4. غسل با آب فرات
[102] گشوده ودر آن، هفده روايت را نقل كرده است. و نيز علامه مجلسى بابى را با نام «آداب زيارتهصلواتالله عليه من الغسل وغيرها»
[103] گشوده و در آن 38 روايت را نقل كرده است؛از جمله:
«عن صفوان الجمال عن ابىعبدالله(ع) قال: من اغتسل بماء الفرات و زار قبر الحسين(ع) كانكيوم ولدته امه صفراً فى الذنوب ولو اقرفها كبائر»؛
[104]
يعنى امام صادق(ع) مىفرمايد: هر كس با آب فرات، غسل و امام حسين (ع) را زيارت كند،مانند روزى كه از مادر متولد شده، از گناهان پاك خواهد شد هر چند گناهان كبيره در ميانآنها باشد.
فقها نيز فتوا به استحباب اين غسل دادهاند؛ از جمله، شيخ به نقل از علامه مجلسى، درمقام جمع روايات گفته است:
«رواياتى كه دلالت دارد بر اينكه زيارت امام حسين غسل ندارد، مقصود غسل واجباست و الا اين غسل، غسل مستحب است و داراى فضيلت بسيارى نيز هست».
[105]
5. استحباب لعن قاتلان امام حسين(ع) پس از نوشيدن آب
لعنت، اوج تنفر و انزجار از باطل و ستم و چهرههاى زشت و پليد است. لعنت نشانگربىتفاوت نبودن در برابر جنايتكاران است. لعنت يعنى بغض و كينه مقدس، براى حركت درمسير مبارزه با ظالمان.
اهميت لعن و نفرين قاتلان امام حسين(ع) تا آنجا است كه در بسيارى از زياراتها وادعيه، تقرب به ائمه و سيدالشهدا(ع) با محبت آنان در كنار برائت و نفرت از دشمنان آنان ذكرشده است؛ از جمله، در زيارت عاشورا آمده است:
«يااباعبدالله! انى اتقرب الى الله و الى رسوله و الى اميرالمؤمنين و الى فاطمة و الى الحسنو اليك بموالاتك و بالبرائة ممن اسسّ اساس ذلك».
[106]
در روايات بسيارى بر لعن قاتلان امام حسين(ع) تأكيد شده و براى آن، اجر و پاداشتعيين گرديده است؛ از جمله:
«ما من عبد شرب الماء فذكر الحسين و لعن قاتله الا كتب الله له مأة حسنة...»؛
[107]
يعنى هر بنده خدا كه به هنگام نوشيدن آب، از حسين ياد و بر قاتلانش لعنت كند، خداوند صدحسنه برايش مىنويسد.
در روايت ريان نيز آمده است:
«عن الرضا(ع) فى حديث...يا ابنشبيب! ان سرّك ان تسكن الغرف المبنية فى الجنة معالنبى(ص) فالعن قتلة الحسين»؛
[108]
ريان! پسر شبيب از امام رضا(ع) در حديثى طولانى نقل مىكند كه فرمود: اى پسر شبيب!اگر سكنا گزيدن در غرفههاى ساخته شده در بهشت، در جوار رسول خدا تو را خوشحالمىكند، پس قاتلان امام حسين و جنگجويان با آن حضرت را نفرين كن.
در هر صورت، برائت و بىزارى از دشمنان امام حسين(ع) در هر حالى، بهويژه پس ازنوشيدن آب، بر اساس اين روايات از جمله مستحبات مسلّم در فقه شيعه است و اينفرهنگ، در جان و روان مردم رسوخ كرده است. بى شك، مهمترين اثر و حكمت اين حكمشرعى، تداوم نهضت كربلا و احياى آن حركت است.
پينوشتها:
[94]. شيخ صدوق، امالى، ص122.
[95]. كامل الزيارت، باب 34، ص212.
[96]. همان، ح1.
[97]. لهوف، ص209.
[98]. كامل الزيارات، باب 13، ص106.
[99]. كامل الزيارات، باب 14، ص113، ح4.
[100]. شرائع الاسلام، ج2، ص343.
[101]. كتاب نكاح، احكام اولاد.
[102]. كامل الزيارات، باب 14، ص113.
[103]. بحارالانوار، ج98، باب 17 از آداب زيارته صلوات الله عليه.
[104]. همان، ح14.
[105]. همان، ص145.
[106]. زيارت عاشورا.
[107]. كامل الزيارات، باب 34، ص212.
[108]. همان، باب 37، ح 8 از ابواب المزار و ما يناسبه؛ و ح5 از باب 66؛ نيز ر.ك: شيخ صدوق، امالى، ص112،ح5؛ و عيون اخبار الرضا، ح1، ص299، ح58.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}